طلبه شهید علیرضا کلهر، در سال 1343 در خانواده ای مذهبی در شهر ری به دنیا آمد. دوران دبستان و راهنمایی را در شهرری به پایان رساند و در مقطع دبیرستان، در حالی که در رشته تجربی تحصیل می کرد، به سبب علاقه بسیار به علوم حوزوی عازم مشهد مقدس شد و یک سال در مدرسه نواب مشهد به تحصیل پرداخت. قبل از انقلاب، با وجود سن کم، در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد. بعد از انقلاب نیز از اعضای فعال بسیج مسجد رضوی شهرری بود. در فعالیت های مختلف فرهنگی و اجتماعی محل نقش تعیین کننده ای داشت تا اینکه به عنوان بسیجی عازم جبهه ها شد و در چندین عملیات نظیر فتح المبین، والفجر مقدماتی، والفجر 3 و 4 شرکت کرد. شهید کلهر به طور ذاتی از تفکر و دانش نظامی بالایی برخوردار بود و با عشق و علاقه خاصی با دشمن بعثی می جنگید و همیشه به هم رزمانش می گفت: تا هر وقت جنگ باشد در منطقه می مانم و اگر بعد از جنگ زنده بمانم، به طلبگی ادامه خواهم داد.
فرازی از وصیت نامه
بار خدایا در این لحظه آخر در درگاه پر عظمت تو قرار گرفته و این بارگاه عظیم در جلوی چشمانم روشن است، از گناهانی که کرده ام روسیاه هستم و از خجالت سر به زیر افکنده ام و سال هاست که منتظرم تا اینکه این انتظار به سر رسیده است. انتظار زنده کردن حماسه جاودانه کربلا، آری انتظاری که هر روز جمعه بعد از زیارت عاشورا می کردم فرا رسیده است. باز گشت این بنده روسیاه نزدیک شده است ولی از طرف دیگر دوست دارم زنده بمانم تا در دولت امام زمان (ع) بتوانم خدمت کنم و دوست دارم بمانم تا در کربلا و قدس به امامت امام امت نماز بخوانم ولی باز من راه اول را انتخاب کرده ام و سخت علاقه بازگشت دارم. پس ای مولای من مرا دریاب که دیگر طاقت ماندن ندارم. من به پیروی از امام عاشق و رهبر نهضت کربلا به جبهه آمدم تا جویبار خونی را که از کربلا در حرکت بود با خون خود دوباره متحرکش کنم تا این گوهر گرانبها که از عاشورا بجای مانده به دست فرزندانم بدهم. خدایا من شهادتی را از تو می خواهم که هر لحظه آماده باشم که مالم و جانم و مقامم و هر چه که بدان وابستگی دارم با خلوص کامل و بی ریا تقدیمت کنم که این شهادت آگاهانه است.