نام پدر: جواد
میزان تحصیلات: دیپلم ریاضی
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای 5
مسئولیت: رزمنده
محل سکونت: *

مجتبی اصل جوادیان

۱۳۳۹/۰۵/۰۳ ۱۳۶۵/۱۱/۱۱

زندگینامه

سوم مردادماه سال 1339 خداوند فرزندی به خانواده اصل جوادیان هدیه داد که نام او را داریوش گذاشتند؛ اما داریوش این اسم را دوست نداشت. او در رشته ریاضی ادامه تحصیل داده و پس از اخذ دیپلم در جهاد پشتیبانی کردستان مشغول به کار شد. داریوش که از نام خود راضی نبود، پس از اینکه به حج مشرف شد، نام خود را به «مجتبی» تغییر داد. با این حال خانواده اش او را داریوش صدا می زدند. مجتبی به فرمان امام خمینی (ره) با لشکر محمد رسول الله (ص) عازم جبهه شد. او جنگیدن را تکلیف شرعی خود می دانست و تحمل نمی کرد در حالی که همرزمانش در جبهه می جنگیدند، راحت در خانه بنشیند. یک بار هم توسط گروهک کومله به اسارت رفته، آزاد شد و باز به جبهه بازگشت. همسر شهید می گوید: اگر شهید الآن حضور داشت، حتماً مدافع حرم می شد چرا که اعتقاد داشت ما هیچ وقت نمی توانیم ساکت بنشینیم و همیشه باید به تمامی جبهه های خیر در مقابل شر کمک کنیم.

فرازی از وصیت نامه

« ذکر مصیبت آقا اباعبدالله {ع} را برایم در سر قبرم بخوانید، چون هیچ مصیبتی بزرگتر از مصیبت آقا اباعبدالله الحسین {ع} نمی باشد. وقتی که در روی نقشه برای ما می خواستند موقعیت جنگی را تشریح کنند و وقتی که به دجله و فرات رسیدند به یاد قمر بنی هاشم {ع} افتادم که رفته بود آب برای تشنگان کربلا بیاورد. قسم به آن خدا که به زیارت او مشرف شدم، قسم به آن پیغمبر {ص} بزرگ و عظیم الشأن که به زیارت آن بزرگوار مشرف شده ام و زیارت ائمه بقیع(ع)، خدایا از تو می خواهم که بنده حقیر را مورد عفو خودت قرار بدهی و شرابی که نوشیدن آن رنج و تحمل، سختی های در راه تو را از بین می برد به علی اکبرهای ایران بچشان و قطره ای هم به لبان تشنه من عطا بفرما بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا، بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا/تشنه آب فراتم ای عجل مهلت بده، تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا 21/12/63